آه خدای من!
از اینهمه نخبه بودن خسته شدم!
تا کی من بفهمم و اطرافیانم نفهمند؟
شاید شما هم جزو آدمهایی باشید که چنین نگرشی به دنیای اطراف خود دارند! تبریک میگویم! شما یک خود نخبه پندار هستید که برای احراز نخبگی خود باید به نزدیک ترین مرکز احراز نخبگی در محدوده محل ستتان مراجعه بفرمایید.
مدیران نخبه، عبارتی است وصفی که هر نهادی ادعا میکند مدیریتش به دست یک چنین انسان های فرهیخته ای است و اصلا مگر می شود که یک چنین نهادهایی یک چنین مدیرانی نداشته باشد؟
لکن با توجه به این عبارت منطقی که انسان نخبه رفتاری نخبه گونه از خود بروز می دهد و با توجه به این واقعیت که مدیران نخبه بعضا مدیریت نخاله گونه ای از خود نشان می دهند لذا چند برداشت متمایز در ذهن متفکرِ جویایِ حقیقتِ یک نخبه ی مغزی متبادر می شود.
اول این که این مدیران اصلا انسان نیستند که صفت نخبگی تاثیری در رفتار آن ها بگذارد.
دوم این که چون نخاله وار رفتار می کنند اصلا نخبه نیستند.
و سوم این که اصلا نخبگی مدیران در سیستم یک چنین نهادهایی تاثیر در خروجی آنها نداشته فلذا خانه از اساس ویران است.
نخبه ها معمولا جز در فضای نخبگانی آن طور که باید و شاید درک نمیشوند!
یا فهمیده نمیشوند و طرد میشوند یا فهمیده میشوند و مقدس شمرده میشوند که در هر دو صورت کارایی خود را از دست داده و نمیتوانند نخبگانی رفتار کنند!
فضای نخبگانی فضای اعتدال است نه افراط و تفریط.
درباره این سایت